توسط اشلی آدامز | ٩ آگوست ٢٠١٠ مقاله زیر یک پست است که توسط دانشجوی پوکر من، دکتر برتون ریفلر نوشته شده است. چرا من در سن ٦٤ سالگی به بازى پوکر روى آوردم؟ و چطور یاد گرفتم؟ اشلی آدامز، نویسنده مشهور پوکر، هنگامی که اخیراً ما را در همان میز پوکر در کازینو آریا در لاس وگاس قرار داد، این سؤالات را از من پرسید. بنابراین، این داستان من است. من انگیزه ای داشتم که حتی ممکن است شما را متعجب کند (يك توضيح كوچك به خوانندگان: من یک پزشک متخصص سالمندان هستم). همسرم مرا تشویق کرد که بازی پوکر را شروع کنم (همانطور که نویسنده مقاله دیو بری می گوید، من این را از طرف خودم نمى گويم). این به کمی زمینه قبلى نیاز دارد. من هفت سال پیش یک جلسه پزشکی در لاس وگاس داشتم. با کمال تعجب ما هر دو لاس وگاس را دوست داشتیم: نمایش ها، خریدها، رستوران ها، هتل های مجلل، همه چیز. چه تغییری اين بار در بازدید ما وجود داشت كه آن را از بازديد چندین دهه قبل متفاوت كرده بود كه ما نمی دانستيم چيست. من با گرفتن بليط تبليغاتى رايگان شیفته شدم. در آن زمان، من فکر می کردم که بلك جك بهترین ترکیب یادگیری یک مهارت جدید و حداقل حاشيه سود را دارد. اما وقتی استراتژی اساسی را بدانید، بازى ها تبدیل به برنامه های رایج و بازی هاى رايگان تبديل به احساس تعلق و شغل مى شوند.
یادگیری پوکر در ٦٤ سالگی
وقتی از سفر برگشتیم، مسابقات WSOP را از تلویزیون تماشا می کردیم و همسرم می گفت “شما باید پوکر یاد بگیرید”. من حرف هاى او را جدى نگرفتم زيرا اعتقاد داشتم كه پوکر همش بلوف و حدس است. اما یک روز یک کتاب پوکر از Borders گرفتم. پس از خواندن آن دیدم که در بازی پوكر چيزهايى بیش از آنچه که من فكر مى كردم وجود دارد. من تحت تأثير قرار گرفته بودم. چند ماه بعد دوباره به وگاس برگشتیم و جرأت پیدا کردم یک بازی زنده پوکر را در بلاجیو امتحان کنم. من با ليميت هولدم شروع کردم اما بعد از اینکه دیدم هیچ بازى هاى ليميت ديگرى در دسترس نیست من به این بازى روی آوردم. سه استراتژی یادگیری من این بوده است: سمینارها، کتاب ها و داشتن مربى. من در دو آکادمی سری جهانی پوکر شرکت کرده ام: یکی در مورد بازی های نقدی، دیگری در مورد بازیکنان پیشرفته. هر دو به خوبی سازمان یافته، جالب و سرگرم کننده بودند. آنها ترکیبی از سخنرانی های بهترین افراد حرفه ای بودند که در آن ما به گروه های ١٠ نفره تقسیم می شدیم و یک بازيكن حرفه اى بازى ها را براى ما تجزیه و تحلیل و نقد می کرد. هر بار اين جلسه ها بهتر و بهتر مى شدند. من نمی توانم هزینه را به عنوان سرمایه گذاری توجیه کنم (به عنوان مثال هزینه را از طریق افزایش سود بپردازم)، اما این هدف من نبود. کتابخانه پوکر من گسترده است. من برای استك هاى کم بازی می کنم اما ثروت کمی را صرف خرید کتاب کرده ام. من به ویژه سه نویسنده را دوست دارم و کتاب های آنها را بارها و بارها دوباره خوانده ام. کتابهای سبز و آبی Phil Gordon مانند پوکر ١٠١ و ١٠٢ است. موضوعات و دروس مقدماتی خوب که به سبک مکالمه با نکات پیشرفته کافی نوشته شده اند تا آنها را برای بازیکنان با تجربه تر جذاب کند. کتاب های دن هرینگتون سطح بالاترى داشت و بيشتر براى بازيكنان متوسط و كمى بالاتر مناسب تر بود. نسخه های من از دو بازی نقدی وی و سه کتاب مسابقات به شدت زیر نویس و حاشیه نویسی شده است. کتاب های دیوید اسکلانسکی به نوعى مخصوص تحصیلات پايانى و افراد فارغ التحصيل است. او یک نظریه پرداز است (یکی از کتابهای او در مورد تئوری پوکر است) که تفكر قابل توجهی را به بازی وارد می کند. من اين كتاب را به اندازه بقیه کتاب های او نخوانده ام، زیرا بسیاری از نمونه های ذكر شده در كتاب در مورد بازى هاى ليميت است. کتابی که هم اکنون در حال مطالعه آن هستم، کتاب حرفه ای نو ليميت است که توسط فلین، مهتا و میلر نوشته شده است. در این كتاب، مفاهیم عالی وجود دارد که من سعی خواهم کرد آنها را در بازی پوکر خود وارد کنم و از آنها استفاده كنم. از جمله تصمیم گیری خیلی زود در مورد دست هاى بازى در شرايطى كه مجبور هستم all-in بروم.
چهار مربی پوکر
من چهار مربی پوکر داشته ام که همه آنها را شخصاً در لاس وگاس ملاقات کردم. اولین مربى ام بازیکن باسابقه از تگزاس بود که ماهانه به وگاس می آمد. از او سؤال كردم كه آیا تا به حال آموزش پوکر به زبان فارسی داده است؟ او در جواب سؤال من کارت ویزیت خود را به من داد. تخصص وی تدریس به مبتدیان بود و ما یک سری بحث های ساختاری را از طریق Skype داشتیم. هزینه کل اين جلسه هاى آموزشى١٠٠ دلار بود، بسيار عالى و مناسب. مربی دوم من، يك مربى حرفه اى بود که من او را در آکادمی بازی نقدی ملاقات کردم. او بسیار ماهر بود و صمیمانه علاقه مند به دیدن پیشرفت من بود اما ساعتی ٢٠٠ دلار برای استك هایی که بازی می کردم درخواست كرد، اين مبلغ بسیار بالايى بود و پس از دو جلسه از گرفتن درس ها منصرف شدم. روش او بازی دست ها با هم بصورت آنلاین بود. مربى سوم هم دانش آموز آکادمی پیشرفته بود. او یک معلم دبیرستان بود که از طریق یک تورنمنت آنلاین کرسی کسب کرده بود. ما در یکی از میزهای آزمايشى بازى کنار هم نشسته بودیم، او نظرات بسیار خوبی را ارائه داد، بنابراین من از او پرسیدم آیا مايل است مربى من شود؟ پاسخ او مثبت بود و ما در مورد هزینه ٢٥ دلار در ساعت توافق کردیم. او یک متخصص تورنمنت که در sit’n go ها مربی من است. من دوباره با اين مربى از طريق Skype شروع به يادگيرى و برگزارى كلاس هاى آموزشى كردم. به لطف مربیگری بسيار خوب و کتاب عالی Collin Moshman در زمینهsit’n go من در سطح ٢٠ تا ٣٠ دلار بسیار خوب عمل می کنم. چهارمین و جدیدترین مربی پوکر من اشلی است. او برای همه سؤالاتى که می خواهم از طریق ایمیل ارسال کنم ماهانه ٢٥٠ دلار هزینه می گیرد و ما تازه شروع به کار كرديم. او قبلاً به من کمک کرده که برخى روش هاى جديد در بازى ها را به كار ببرم (مانند بازی کردن بعضی از دستهایی که نباید آنها را بازى كنم و يا وقتی که فلاپ را می زنم زيادى تهاجمى نباشم). رویکرد او باعث می شد که من در یادآوری و توصیف یک دست نظم بیشتری داشته باشم. احتمالاً حدس زده اید که کسب مهارت برای من انگیزه نیرومندتری نسبت به سودآوری است. من سعی می کنم بیشتر به این فکر کنم که آیا تصمیم درستی گرفته ام یا نه، نه اینکه پات را برنده مى شوم يا نه. حریفی که دو out در ريور داشته باشد،حق دارد از ٢٥ بار ١ برد داشته باشد( چرا بالاتر به نظر می رسد؟). اما گرفتن تصمیم هاى درست و برنده شدن پات چیزی است که واقعاً شیرین است. بیشتر دلایل من برای يادگيرى و بازى پوکر ساده و قابل پیش بینی است. این يك بازى چالش برانگیزى است، من افراد جالبی را ملاقات کرده ام، و از آنجا که مى توان اين بازى را در داخل خانه انجام داد، بسيار مناسب من است. سرگرمی دیگر من، گلف است. اما در واقع يك دليل ديگرى براى روى آوردن من به بازى پوكر وجود دارد که ممکن است آن را نتوانيد حدس بزنيد. تخصص من در سالمندانى است كه بیماری آلزایمر دارند و من پيرو تحقیقات اخیر تحت تأثیر قرار دادن ذهن خود قرار گرفته ام و متوجه شدم كه یادگیری مهارت های جدید می تواند یک اثر پیشگیرانه داشته باشد. ورزش بدنی به من کمک می کند تا سیستم قلبی عروقی خود را حفظ کنم و پوکر به محافظت من در برابر بیماری آلزایمر کمک می کند. بنابراین من برای سلامتی ام بازی می کنم! و برای پاسخ به سؤال موجود در ابتداى اين مقاله كه آيا سن يادگيرى پوكر در سنين بالا خيلى دير است مى گويم: هیچ کس آنقدر پیر نیست كه پوكر بازى نكند. پوكر در هر سن وسالى مى تواند مفيد باشد. دکتر ریفلر در دانشکده پزشکی در دانشگاه اموری تحصیل كرده است و متخصص روانپزشکی در دانشگاه واشنگتن بود. وی از سال ١٩٧٨ تا ١٩٨٧ کلینیک خدمات سالمندی و خانواده را در دانشگاه واشنگتن هدایت کرد که به الگویی بسیار گسترده برای تشخیص و مدیریت بیماری آلزایمر تبدیل شد. زمینه اصلی تحقیق وی رابطه بین بیماری آلزایمر و افسردگی بود و بیش از ١٠٠ مقاله در مجلات و فصل های کتاب را تالیف کرده است. از سال ١٩٨٧ دکتر ریفلر استاد روانپزشکی در دانشکده پزشکی دانشگاه ویک فارست در وینستون کارولینای شمالی بود، جایی که او از سال ١٩٨٧ تا ٢٠٠١ رئیس بخش روانپزشکی بود. وی در حال حاضر استاد روانپزشکی کیت میلز اسنایدر و مشاور ارشد رئیس است. وی از سال ١٩٨٧ تا ٢٠٠١ مدیر “Partners in Caregiving” ، یک برنامه بنیاد رابرت وود جانسون بود که بر توسعه مراکز روزانه بزرگسالان در سراسر کشور تمرکز داشت. وی در سال ١٩٩٦ جایزه روت فون بهرن را از انجمن خدمات روزانه بزرگسالان و در سال ٢٠٠٢ جایزه یادبود جک وینبرگ را برای برتری در روانپزشکی سالمندان از انجمن روانپزشکان آمریکا (APA) دریافت کرد. وی رئیس گذشته شورای پیری APA است و در حال حاضر در کمیته اخلاق APA فعالیت می کند. دکتر ریفلر رئیس جمهور قبلی انجمن روانپزشکی و اعصاب آمریکا نيز بوده است.