کمتر از یک هفته از مصاحبه بسیار تبلیغاتی گرت ادلستین با داگ پولک كه حذف شده است، رابی جید لو، هدف اتهامات تقلب او، از انتشار کتاب جدیدش به نام “اگر این کار را می کردم” فاش کرد. ممکن است زمانبندی آن خیلی خوب به نظر برسد، اما این کتاب در واقع ماههاست که آماده انتشار بود.
لو به پوکرنیوز، که نسخههای پیشرفتهای از کتاب را در ماه فوریه دریافت کرد، گفت: «من در واقع بلافاصله پس از دست J4، کار روی این کتاب را شروع کردم. بسیاری از مردم فکر می کنند که من تقلب کردم، و در حالی که نمی گویم حق با آنهاست، هرگز چنین چیزی را نمی گویم، فکر می کردم نوشتن کتابی در مورد اینکه اگر واقعاً تقلب می کردم، جالب خواهد بود، آن را انجام داد. که من اين كار را نکردم.»
“اگر تقلب کرده بودم، نیمی از پول را به گرت پس نمی دادم.”
این کتاب که دارای پیشنویسی است که توسط دویل برانسون افسانهای نوشته شده است، عنوان کتاب بسیار بحث برانگیز سال ٢٠٠٧ اگر من آن را انجام میدادم: اعترافات قاتل اثر O.J. سیمپسون، که در آن سیمپسون توصیفی «فرضی» از قتل نیکول براون سیمپسون و ران گلدمن ارائه میکند.
این کتاب که امروز رسماً وارد قفسهها شد، با مروری بر رویدادهای ٢٩ سپتامبر ٢٠٢٢ آغاز میشود، روزی که لو شرط بندی همه جانبه ادلشتاین را فقط با جک چهار بالا نامید و برنده یک پات به ارزش ٢٦٩,٠٠٠ دلار شد. چیزی که بعد از آن اتفاق افتاد را فقط میتوان بهعنوان چیزی مانند یک فیلم توصیف کرد، زیرا ادلستین شوکهشده میز را ترک کرد، لو هم او را دنبال کرد و در نهایت نیمی از مبلغ برد را به ادلشتاین پس داد، و دومی در حالی که ابراز نگرانی کرد که فریب خورده است، محل را ترک کرد.
لو نوشت: “اگر تقلب کرده بودم، نیمی از پول را به گرت پس نمی دادم.” همانجا بیگناهی من ثابت شده است. اگر این کار را انجام میدادم، نه تنها پول را نگه میداشتم، بلکه باعث ادامه بازی به صورت درست مى شدم.”
در هفتهها و ماههای پس از پخش، آزمایشهای دروغ یاب، جریانهای تحقیق جوی اینگرام، و مقالات فراوانی از سایتهای رسانهای پوکر و غیرپوکر وجود داشت. در پایان، سخت است که بدانیم حقیقت را در مورد آنچه اتفاق افتاده است، چه مى باشد. اکنون، لو حقیقت اتفاق هاى افتاده را به اشتراک می گذارد
چه اتفاقى رخ خواهد داد
کتاب مملو از فرضیاتی است که منتقدان بدون شک آنها را به عنوان اعتراف به گناه تعبیر می کنند. به عنوان مثال، فصل سوم با عنوان “چه می شود اگر B.S. انسان درونی من بود؟» همچنان كتاب پر از برداشت های بسیار جالب از لو است.
در صفحه ٤٦ آمده است: «هر سرقت بزرگ مستلزم گروهی از افراد است که برای شبکه خود انتخاب شده اند. یک نفر كه آشنا باشد، مثلاً چنین شخصی را B.S. اگر به دنبال تقلب در یک بازی پخش زنده بودم، با شخصی مانند B.S دوست می شدم. و انجام نوعی معامله مانند پرداخت هزینه ثابت برای اطلاعات یا احتمالا ارائه کاهش هر گونه سود.
او ادامه داد: “من براى انجام چنين كارى، به یک نفر روی میز نیاز دارم که در این طرح حضور داشته باشد، شاید یک بازیکن دیگر. به صورت فرضی، من B.S. به بازیکن دیگر روی میز علامت بدهم، او هم به نوبه خود هر زمان که بهترین دست را داشتم به من علامت بدهد. با این حال، به دلیل امنیت بالا و پروتکلهای Hustler Casino Live (HCL)، چنین اتفاقاتی هرگز نمیتوانست رخ دهد، که دلیل دیگری بر بیگناهی من است.»